من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

کیمیاگری از مسیر شکست می گذرد

ای کسی که حرکت می کنی هشیار باش که در مراحلی حتما شکست می خوری و به زمین میفتی. در این شکی نیست.

این به معنی باختن نیست.

پذیرفتن شکست و در مرحله شکست ایستادن باختن است.

وجود کلمه «دوباره» در گرو شکست خوردن و از سرگیری مجدد راه و حرکت است.

دوباره را تکرار کن، این رمز موفقیت است.

نظرات 10 + ارسال نظر
صالحه سه‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 10:21


چه شود اون کاسبیی ک قرو اطوار باشد و میثم هم باشد

کاسبی ورمیشکند و دکان کاباره برپا میشود اوووپس مای خدای بزرگ !_!

صالحه جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 11:25

شایدم چون انقدر خودت عاشقشی
کاسبیت بگیره
و همه عاشقت بشن

کاسبی نمیشه که این طوری که. این میشه قر و اطفار ⁦:-D⁩

صالحه جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 21:30

اووومممـ
اره راس میگی،نمیشه مقایسه کرد.

چرا نمیتونی؟
چون همش خودت خوش میگذرونی و چیزی ب مشتری نمیرسه؟؟

اره دیگه.
گل هامو که نمیفروشم یا نگه میدارم یا هدیه میدم پس ورشکست میکنم
شیرینی هامو همشو خودمو میخورم پس ورمیشکنم
گیم نتی هم همش خودم میشینم بازی میکنم نمیذارم کسی بازی کن بازم به ورشکستگی میرسم

صالحه سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 23:52

ارائه ی خالصانه ی محبت
یاد بابام افتادم،
ک همیشه خالصانه اس محبتش،من فکر میکنم ینی کسی پیدا میشه جز بابام انقدر بتونه منو اینطوری دوس داشته باشه؟...


واعای گل-چشام قلبی شد-
امروز همش گلفروشی بودم

من فک میکنم نمیشه دوست داشتن ها از حیث مقدار با هم مقایسه کرد آخه هر کسی تو کانال خودش کسی رو دوست داره. بابات تو کانال پدری دوستت داره و نگار تو کانال رفاقت و ...

گلفروشی و شیرینی فروشی و گیم نتی سه شغلی که نمیتونم داشته باشم D:

صالحه شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 00:48

ینی من چی بگم عاخه؟
حس خوبی نداره ازین جهت ک دخترم و انگار همجناسم اسباب بازی ،حالا هی از دختر بازی بگو

ـ
اقا یه قلوه ی خجسته داریم میشه با دل تازه طاق بزنیم؟

ــ
تحرکو خوب اومدی
اصن اگ ازهمین تحرک دم عید ب عنوان محرک برق استفاده کنن برق مناطق محروم تامین میشه والا!!

پارسال ن،سال قبلش شب عید منو خواهرم تا ۱۱تو خیابون بودیم
جالب اینجاس یجوری همه تو خیابون بودن ک انگار ساعت شیش و هفته هنوز!

:)) عصن بهش فک نکرده بودم از این طرفی که الان گفتی. بنابراین معذرت میخوام و دختربازی رو تعریف میکنم تا دل پاک دوست گلم به کدورت (چیزی که به دلش کمترین تعلقی نداره) آلوده نشه
دختربازی چیست: محو تماشای زیبایی یه دختر شدن و ستایش جمال ایشان و متعاقبا ارائه خالصانه محبت و عاطفه به ایشان.

سر به سر؟ فک کنم یه سبد گل طلبکار بشی

قابل نداشت
خو البته اینم یه جور شب زنده داریه گرچه من عرضشو نداشتم

صالحه جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 13:35


ینی کل قرو اطوارت ب دختربازی خلاصه شده:/
حداقل اینا رو ب من ک نگو!
ـ
شما دل بده تو روابط اجتماعی شاید قلوه دریافت نکردی اما خداروچ دیدی شاید در دراز مدت تاثیر خوبی داشت
ـ
برا خوش گذرونی هم ایده ای نداشتم خدایی
دم عیدی ساعت کار نیست ک،
همش همه تو خیابونن

دختربازی از اخلاق اولیاس گلم :]
به تو نگم؟ باور نداری؟

دل بدو بدو دل دارم دل تازه دل گنده دل خون :)) قلوه میخریم قلوه های هلویی قلوه های شکسته قلوه های نازک نارنجی قلوه های خجسته ⁦:-D⁩

عصن مردم ایران فقط دم عید تحرک دارن. اگه کل سال اینقدر تحرک داشتن مملکت آباد میشد بوخودا ⁦:-P⁩

صالحه چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 22:09

شک نکن;)

راستی...
اصل حالت چطوره؟
اینروزا میری پی قرواطوار یا چی؟
خوش میگذرونی؟

شک نمیکنم =)

اصلش که به فرعش وابسته س D: فرعش هم به روابط اجتماعی و روابط غیراجتماعی وابسته س که چندان دل و قلوه ای در این روابط داد و ستد نمیشه. بنابراین باس گفت همچنان در پی جذب و اغوای عناصر غیرهمجنس مترصد رویت یک مورد ستاره طلایی در آسمان های آبی هستم
در کتب شیعی و سونی یا سنی؟ سونی جنسش بهتره، قر و اطوار بسیار توصیه شده. خدا بداند آقا D: بنده خواب دیدم همه در بهشت در پی قر و اطوار هستن پرسیدم چرا ندا آمد ما که گفته بودیم در قرآن که اینجا چه خبر است پس باید می فهمیدید که در دنیا هم دختربازی مساله اساسی است
خوش که نه چندان. گاد آو وار و آنچارتد تموم شده تو pes هم کسی شرط بندی نمیکنه با من دختربازی هم تو این سرما! نرفتم نمیدونم دخترا ساعات کاریشون چطوریه

صالحه دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 01:22

کوتاه و مفید گفتی:دی

امیدوارم مفید بوده باشه واقعا =)

صالحه یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 15:08

تو کتاب مردی در تبعید ابدی یجاهایی میگف
من میرم تو گذشته ها و هزار بار اون حرفی ک زدم و،اون کاری ک کردم و مرور میکنم،اصلاح میکنم...
انگار تو خیالش دوباره رو تکرار میکنه،
-البته این نقل ب مضمون بود و ن دقیقا کاری ک میکرد،اما حس کردم این یک خطی ک تو گفتی چارصفحه از منظور و کاری بود ک شخصیت داستان میکرد :) -

خلاصه کردم هان؟ D:

نگار پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 17:27

چشمممممم

خیلی خستم وله وپه..
والا برات تعریف میکردم
امروز دوباره روتکرارکردم
و فک کنم رمز موفقیتم همین بود

چشمت بی بلا
حالا هر وقت خسته و له و په نبودی تعریف کن
چه خوووب بح بح اینو میگن دستاورد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد