من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

هیچ چیزی در دنیا وجود ندارد که هرگز بهتر نشود.

ما در عصری زندگی میکنیم که هر چیزی که در سطح بالا قرار داشته، از ذهنیات گرفته تا عینیات، داره وارد دوره ملال میشه. این مساله از سال ها قبل آغاز شده و امروز رشد سریع تری پیدا کرده.

با این نظریه، در نسل های بعدی بشر اونچه که بیشتر مورد استقبال قرار میگیره مربوط به چیزهایی میشه، اعم از ذهنیات و عینیات، که در آنِ واحد و در لحظه حال لذت بخش و مسرت بخش باشند و کلی بگم چیزهایی که خیییلی زوود نتیجه میدن.

اون چیزی که کمال گرایی نامیده میشد حضیض خواهد شد. اینها مستلزم زمان و تلاش هستن. اینها از دور خارج میشن و کسی برای اینها تقاضایی نمیکنه.

اون چیزی که در عصر کمال گرایی حضیض بوده گرامی و عزیز خواهد شد. چیزهای زودبازده، زودنتیجه ده، زودگذر. و  حظه ای ها.


این روند تا جایی پیش میره که جهان هنوز قابلیت پذیرش بازگشت کمال گرایی به اوج رو در درون خودش نگه داشته باشه. سپس، کم کم از نقاط تاریک و بکر، وجه های نوینی از کمال گرایی فعال و روشن میشن. این جریان اونقدر امتداد پیدا میکنه تا دنیا برمیگرده به حالتی که آدم هایی به مراتب فرهیخته تر از علی، باخ، اینشتین، ماری کوری و... رو پرورش بده.

و یا اینکه اگه قابلیت پذیرش بازگشت کمال گرایی در جهان از بین بره، منجی ها ظهور خواهند کرد.