ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
on the journey of your life the distance you travel, from the person you were at born to the person you have become at death, is measured and then you will be rewarded or punished.
the direction you choose is the key of course.
but,
never think that if you got nothing compared to other people in the sense of materials while you have made efforts you will not be rewarded greatly.
remember what is gonna be measured: effort x direction.
are dreams meant to be taken seriously?
every person has some kind of a burden to bear in their life
though sometimes the burden is breaking the person's back it is to teach something; something specifically designed for that person in order that the person finds their way up =)
so, I'm neither in favor of removing the burden nor lightening it
the only thing needed here is understanding of 1. it is necessary 2. how to deal with it
so, I like to see the way of bearing the burden is getting enlightened for each person
this is the job of the next envoy if there would be any!
and that's why the only deadly sin in early Christianity was acedia; unfortunately the whole philosophy has changed during the time
because in acedia the person is not gonna bear the burden, while they may not commit any of the known sins.
و اهجرهم هجرا جمیلا
اگه این «جملیا» توش نبود...
با این کلمه مقیدت کرده که نه هر هجرتی بلکه هجرتی جمیل
نکته خارجکی،
عاغایون تو این مملکت همیشه میگن فلان کار باید انجام بشه (بگذریم که اصن کار رو انجام نمیدن) اما هیچ وقت نمیگن چطور باید انجام بشه
در حالیکه چطور انجام شدن یک فعل ملاک اصلی باید باشه
و تعریف چطور انجام شدن فعل میتونه بسیار مشکلتر از انجام خود فعل باشه
همه افراد در هر سلسله مراتبی که در اجرای فعل نقش دارن باید مشرف به چگونه انجام دادن کار در مقیاس خودشون باشن و چطور انجام شدن کار در مقیاس ماکرو هم باید تعریف شده باشه
اینجا نقش کل افراد، از مدیر گرفته تا مهندس تا کارگر مشخصه
کامپیوتر همینطوره. شما نمیتونی یه کامپیوتری پیدا کنی که وقتی یک فعل بهش سپرده میشه که پردازش کنه کل اجزای مرتبط در راستای پردازش اون فعل به کار گرفته نشن و هر جزئی که در درگیر کار هستش به صفر تا صد کل کار در مقیاس خودش مشرفه و...
فلذا اینکه میگم پیشرفت در علم کامپیوتر بازخوردش به مهندسی جامعه برخواهد گشت پربیجا نگفتم =))
بهرحال،
ایدهآله، نه؟
خب سوال پیش میاد که اگه ایدهآل هدف غایی نباشه پس چی باشه؟
لااقل به سمت ایدهآل حرکت کنیم حتی اگه بهش دست پیدا نکنیم.
خواه ناخواه هم به سمت ایدهآل در حرکتیم؛ نوچ؟