من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان
من و ایمان و دوچرخه

من و ایمان و دوچرخه

عبوری از یک شیار خلوت و هوایی در سیطره افسانگان

wouldn't you be happier

the best thing that may ever happen to a person is that he or she can feel the God better than before.

تو؟

تا به تو پیوستم

از همه بگسستم

به جایی تعلق داری که باهاش همرنگی

بهشت جاییه که در اونجا:

«تا نسیم عطشی در بن برگی بدود، زنگ باران به صدا می‌آید»


نمیشه انتظار راه یافتن به چنین جایی رو داشت در حالی که برای عطش دیگران نمیباریم.

فقط چشمتو ببند

فکرشو بکن جایی باشی که طلوع و غروب خورشید نباشه

شب و روز نباشه

یه کره دیگه

یه سیستم زندگی دیگه

یه دنیای دیگه با قواعد خودش

به اندازه 5 دقیقه به اون سیستم زندگی، به اون دنیای دیگه فکر کن


«مشاهده» کن که «وجود» میتونه متفاوت باشه

don't miss your chance

I don't wanna read it, if you can't.


I Am Sam 2001.

نور و درخت

گر «تو» نگیریم دست

کار من از دست شد.


پ.ن:

تو نور، اما من چی؟ آیا اونقدر درخت هستم که حیاتم رو در گرو روی تو ببینم؟

از اولشم من بازنده بودم

همیشه پی بهانه باشید برای بهتر شدن.

هر اتفاقی افتاد خواه خوشایند خواه بدآیند دستاویزی حسابش کنید برای بهتر شدن.

?are we open for it

Shall we experience better days.

بی‌رنگ شدن غربت

سرماخوردم

بدن درد دارم

کمی سرفه دردناک

و آب ریزش

و به اندازه کافی سردرد و سرگیجه

حالم خوبه

حالم خیلی خوبه؛ باور کن

اومدم حس حال خوبمو به اشتراک بذارم

هر موقع مریض میشم یاد این شعر سهراب میفتم که میگه

«بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم،

دیده‌ام گاهی در تب، ماه می‌آید پایین،

می‌رسد دست به سقف ملکوت»


I like to add that fever softens my insides,

It makes my heart more than ever hearty.

I'm not getting sentimental or lugubrious but becoming true.

wind by you

When I listen to a wonderful music I feel like I wanna write!

Write on a piece of paper with pencil or sometimes put some words here.

Is there any relation?

Sure, I mean, there should be!

Both are rooted in the same place.

You hear something good it spurs you to do some similar thing.

I have been told a lie

Once I thought of this poem as one of the happiest

و همه می‌دانیم که ریه‌های لذت پر اکسیژن مرگ است

(And we all know that the lungs of pleasure are filled with death oxygen)

It took time to finally understand it

Joy is dying; when it is living when it is at its summit

Happiness is not a lie but living in happiness is a lie

When you are happy you know it you feel it it is easy, hmm?

But can you say what is happiness? So, how are you gonna get it, live in it?

افزایش ظرفیت یا چی؟

گر چه ناز دل‌بران دل تازه دارد

ناز هم بر دل من اندازه دارد

آیا؟

پرده برانداختی، کار به اتمام رفت

و نقطه سر خط.

و در حقیقت،

تازه سر خط اول.