-
وقت عاشقی پول تو جیبی رسوا میشه
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1391 19:28
ما آزاده متولد شدیم ؟ اصلا خدا آدم رو آزاده آفرید ؟ آخه یه حرفی هست که میگه هم آره هم نه، ضد و نقیض میشه یعنی هم آزاده متولد میشیم و هم آزاده متولد نمیشیم ! آزاده متولد میشیم از خودمون، میثم از میثم آزاده است، وقتی متولد شدم اسمم رو هم نشنیده بودم اصلا خودمو نمیشناختم ! ولی حالا تا اسمم رو یه جا صدا می کنن یا یه جا...
-
وجه وصل
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1391 02:58
شعله ور از آتش غم خرمن خاکستر من باد من نظرم اینه که فقط به جای آتش غم، کاش یه چیز دیگه ای نوشته بود مثه صراحت آتش، مثه آتش وصل، چرا که تو این دنیا غم و دوری و هجرانی ندیدم، که اتفاقا هر جا می رفتم خدا بود که ریخته بود رو زمین خدا بود که چسبیده بود به دیوار آویزون بود به درخت پاشیده بود به آسمون به دریا به سنگ به خاک...
-
یاد
دوشنبه 2 بهمنماه سال 1391 03:11
اولین بار که با شعله حرف زدم شروع کرد و گفت سی سالمه ... فاصله ام رو تا سی سالگی به اندازه قله دماوندی که فقط اسمشو شنیدم تخمین می زدم، نگو تو جیب شلواری بود که پارسال خریدم.
-
کلید شکست
دوشنبه 2 بهمنماه سال 1391 02:33
I don't want to loose heart
-
فریدام
پنجشنبه 28 دیماه سال 1391 04:21
What will you do without Freedom ?؟ Think Please Rather than any thing
-
همیشه هم نمی ترسیم
جمعه 15 دیماه سال 1391 03:59
ما گاهی از مرگ نمی ترسیم نه همیشه و همیشه گرسنه نیستیم ما گاهی آدمیم انس تکه پاره انس خجالت دادن
-
یه حرف هم از کارگردان
پنجشنبه 14 دیماه سال 1391 02:37
اولا که هپی نیو یر :) بعدشم اگه من کارگردان بودم، حالا که نیستم ;) اما توصیه می کنم به کارگردانای عزیز که تو دیالوگ ها حرف تکراری نداشته باشن، اکثر فیلم ها رو وقتی می بینم یه اتفاقی که توی فیلم افتاده رو ممکنه ده بار تو دیالوگ های مختلف تکرار کنن ! بابا اخبار ثیاثی رو هم اینقدر تکرار نمی کنن ! خب دیگه، فک کنم جای خالی...
-
تا حادثه
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1391 05:14
سینمایی رستگاری شاوشانک: مراقب باشید، چون نمی دانید که صاحب خانه کی می آید. اینم یه بغض که باید اینجا چند دقیقه مونده به صبح می ترکید.
-
خواب های تقلبی
چهارشنبه 15 آذرماه سال 1391 01:40
از بین همه خواب های دنیا، یه خواب رو باور کردم، گفت: اینجا قلب ها رو می سنجن.
-
اشکال بنری !
دوشنبه 6 آذرماه سال 1391 23:59
یه چیزی تو گلوم گیر کرده که نه میشه قورتش داد و ایگنورش کرد نه میشه تفش کرد ! هر وقت میرم که برم سر کلاس باید اینو ببینم، آخه کلا هفت - هشت تا بنر تو دانشکده مهندسی دانشگاه اصفهان نصب کردن، که اونهاییش که واسه خوش آمد گویی میذارن دم در ورودی، مربوط به طرز لباس پوشیدنه ! آخه چطور نمی فهمن که اون آدم بالغ و عاقلی که...
-
فتح کربلا
یکشنبه 5 آذرماه سال 1391 00:30
اذا جاء نصرالله و الفتح بیاین یه تصوری داشته باشیم. اولا اینکه فتح و پیروزی مربوط به یه رقابت میشه، حالا جنگ یا مسابقه یا تفریح، بالاخره یه رقابتی هست. خب تو دل ما آدما رقیب خدا کیه یا چیه ؟ خیلی چیزا ! از هر کار نادرست بگیر تا دروغ که مادر همه بدی هاس، درسته ؟ پس به طور انتزاعی یه رقابتی در دل ما هست، هممم ؟ خب حالا...
-
شرافت گمشده
جمعه 19 آبانماه سال 1391 21:37
یک جمله از گفتگوی کنستانتین و گابریل تو فیلم کنستانتین گابریل: فقط در هنگام ترس، ضمیر شرافتمندانه ات رو می بینی
-
رد الشمس یا قربان
جمعه 5 آبانماه سال 1391 00:36
یه نکته ای در مورد عید قربان، اول اینکه عجب عید عجیبیه خدا وکیلی :) به نظر من به احتمال زیاد عید قربان و واقعه ردالشمس از یه جا آب می خورن حالا که دست فراغتم به حجم تاس ارشد خشکیده، اصلا وقت ندارم ولی اینو نوشتم که یادم بمونه بعدا ببینم چیزی براش می یابم آیا یا خیر :) چندسال بعد، پی نوشت: «به نظر من به احتمال زیاد عید...
-
خدا در بستر بیماری
یکشنبه 16 مهرماه سال 1391 13:27
گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است موقع بیماری، مادامیکه درد بیماری فشار میاره، ضمیرم، ناخودآگاه خدا رو صدا می زنه چه لحظاتی کو اوج ِ نه من، دره ِ او
-
رمز بی مرز
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 23:08
اگه می خواین سربلند باشین، وفادار بمونین
-
اتفاقی برای دیدن چراغ
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 01:57
این خونه روشنه اما چراغی نیست دنیام عوض شده این اتفاقی نیست چرا مردم نمی دانند که لادن اتفاقی نیست
-
از عاشورا 3
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 01:06
چگونه خورشیدی را تصویر می کنید که ترسیمش سراسر خاک را خاکستر نمی کند
-
سوگ ؟
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 01:57
بازم از فیلمنامه ارباب حلقه ها ! بخشی از گفتگوی تئودن و آیووین : در سوگ آنان که میدان نبرد بستر مرگشونه گریه نکن ! اونوقت روضه خونی ما برای میدان رسالت حسین ع و مصدر عشق، عاری از هر صفت مردونگیه ! چقدر حقارت باره ! آ...ه خداییش شما از ابوالفضل ع چی گفتین ؟ گرسنه تر و تشنه تر از تحریم شده های شعب ابوطالب هم سراغ دارین...
-
همه جا هست
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 04:07
قسمتی از ارباب حلقه ها گفتگوی بین پیپین و گاندولف : فکر نمی کردم آخرش این باشه آخرش ؟ نه ، این پایان سفرمون نیست مرگ تنها یک مسیر دیگه است که همه خواهیم پیمود وقتی آگاهانه این مسیر رو انتخاب می کنی حجاب خودپرستی فرو خواهد افتاد اونوقته که می بینی چی رو "گاندولف" ؟ چی می بینم ؟ کرانه های سفید ... طلوع گرما...
-
از مادر هم
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 02:27
همیشه می تونیم بهش عشق بورزیم به هر بهانه ای حتی از نو حتی یه بار دیگه به شاید وقتی دیگر نسپریمش :)
-
ای تف به بی شرافتی
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 00:50
وای خدای من، وای وای وای از دست هیتلرینگ عجب اینترنت مزخرفی ای تف به بی شرافتی و بی لیاقتی آخه هات اورکلاک رو چرا فیلتر کردین دیگه ! معتبرترین انجمن بررسی سخت افزار رو که ببندین ... وای خدای من، حتما به جز تبیان هیچی تو اینترنت نباید باشه خدا :(
-
آزارم کن
شنبه 28 مردادماه سال 1391 22:05
من «دیدگان» رو به جای «دیدی آن را» می پسندم. دیدگان را که تو خواندی به جهان یارترین ، چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین
-
تنها راه تا رگ گردن
یکشنبه 22 مردادماه سال 1391 22:52
تنها راه تا، نزدیک تر از، رگ گردن، صداقت است .
-
آب هایی در آسیاب هایی
دوشنبه 16 مردادماه سال 1391 22:29
آقای فناهیان تو یه برنامه ای در مورد این: "حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود. افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند" از دکتر شریعتی اظهار نظر کرده بود به این صورت که "جمله دومش رو قبول ندارم" حالا چرا قبول نداشت ؟ حرفش این بود که مفهوم جمله دوم قصور روضه خون ها و تعزیه گردونا و از همه متهم...
-
باور
یکشنبه 8 مردادماه سال 1391 14:56
در هوایت پر گشودن باور بال و پر من باد شعله ور از آتش غم خرمن خاکستر من باد
-
بام شوق همدلی
جمعه 9 تیرماه سال 1391 02:30
گاه تنهایی صورتش را به پس پنجره می چسبانید شوق می آمد دست در گردن حس می انداخت تو دلم میگم هر توضیحی لذت شنیدن هنر نظم رو از بین می بره، ای کاش بین آدم ها، گفتگوها برخاسته از هنرها بود آآآآآآخ دلم گرفته اتفاقا عجیب هم گرفته ادامه اون دو مصرع رو سهراب تو حجم سبز اینطور میگه و بارها دیدیم که با چقدر سبد برای چیدن یک...
-
اشتباهی که نمی فهمیم
جمعه 26 خردادماه سال 1391 20:36
از خصایص خیلی از ماها اینه که بی صبرانه و با حداقل تامل انگشت سبابمونو تبدیلش می کنیم به اتهام . خیلی ها رو نمیشه شناخت ! دست کم میشه گفت که از نگاه ما خارج هستن ! خیلی ها رو با انگشتان اتهام دیگران می شناسیم که اسفناکه ! که پایه چقدر غیبت ها و تهمت ها و بدگویی هاس . این آقایون روحانی که دغدغه روز و شب مردم رو حجاب...
-
بالاتر
دوشنبه 15 خردادماه سال 1391 17:25
خونهه با یه عالمه بادکنک (اصفهانیش بادبادِک) از زمین بلند شد به سمت آبشار بهشت گمشده، از اتفاقاتش رد میشیم تا برسیم به اونجا که راسل تنهایی رفت سراغ کوین و فردریکسن با خونه ای که سنگین تر از توان هلیم بادکنک ها بود، موند . خب یه سری هم اینجا بزنیم به چهارده شمشیر، بخش پایانی فیلم، مبارزه کینگ لانگ بود و توتوا. کینگ...
-
زن زیبایی حیات
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 02:08
زن زیبایی آمد لب رود آب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر شده است یعنی چی ؟ من نمی فهمم ! یعنی سهراب منظورش اینه که تمام زیبایی های دنیا که تو آب (نماد حیات) هست تو زن هم تکرار شده ! یا به همون میزان که آب سرشار از زیباییها هس زن هم سرشار از زیبایی هاس ؟ پس چرا از عبارت "زن زیبا" استفاده کرده، خب خوش بینانه میشه...
-
زکی به خوارج
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1391 01:10
به مناسبت فیلتر شدن xda :( :( :( امان از این هیتلرینگ اگه یکی نخواد بره بهشت هم مجبوره از اینترنت پاک استفاده کنه :( خداییش به قول محمود هم که شده خودتون گناه نکردین ؟ مادامی اینجا یه تعریفی داره ... هیتلر هم به این خودسری و خودکامگی عمل نکرد واقعا که ! به خدایی که نمیشناسین قسم، که مسلمونی در بستر آزادی دست یافتنیه .