ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بدترین حالتش این وقایعیه که خودم واسه خودم رقم می زنم :( گره وقتای تازه و از نو رسیدمو به اینا نه می تونم باز کنم نه می تونم تحمل کنم :( اگه بدونی چقدر دلم فرار می خواس - آخی
یعنی هر چهار چرخ ای بی اسش قفل شده و خواب می بینم که دارم می رونم !
این فرهاد شده رقیب نه اینجورا، خفن. آخرای وقت امتحان با خودم گفتم من پاشم زودتر برگمو بدم که فرهاد هم مجبور بشه برگه شو بده و نتونه بیشتر از این بنویسه پاشدم که برگمو بدم فهمیدم اشتباه کردم ولی این دیگه آبی بود که برگشتنی نبود و نشد و خب حقه م گرفت، بعد وقتی فرهاد گفت اولش برگه رو که گرفتم تا چند دقیقه دستم می لرزید :(( فهمیدم امتحان رو نمره نیوردم.
من باختم. به فرهاد درونم.
مردم چه باکلاس امتحانشونو بدمیدن!!!
سوژه شد هروقت امتحانمو بددادم بگم به فرهاددرونم باختم؛)
وبعدتریپ باکلاسی بردارم
من همیشه ازهمه زودتربرگموتحویل میدم
اصولازیاددستم باشه
به جوابای درستم شک میکنم
آخ آخ
همش یاد امتحانای این هفته میفتم جیگرم کباب میشه
مراسم فاتحه خوانی برنمرات داشتم این هفته
وووای
حااااال خراب اسسسست
وختی خوب باشی، بدی دیگران رو هم به چشم کلاس میتونی ببینی، ممنون از خوبی هات ~_~
عجب فکر پلیدی!
نمی تونستی دوباره بشینی؟
نه نمیشد. یه زمانی بود که چندین پنج دقیقه وقت اضافه گرفته بودن بچه ها و فقط ما دو تا مونده بودیم البته خودمم الکی نشسته بودم.
به هر حال امتحان دوگانه بود