-
ستاره کودکی
سهشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1397 05:24
باد می آمد و من پی کودکی روان بودم همهمه سارها به شکلی بدیهی جاری بود ابرهای زیر پا و افق های همیشه دور خواب بالون های بیدار به سان نغمه ای از یک لالایی محض طنین می انداخت. باد می آمد من پی کودکی دوان شدم تاول تمنا پر از آب تنهایی زندگی می شد کودکی مرا به شن های تابستان کشانید وه چه برومند! و چه راد! و چه فروتن! و در...
-
بار امید
یکشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1397 04:22
از خواب که پا شدم، متوجه شدم که خونه خودمون نیستم. روی کاناپه همسایه مون بیدار شده بودم. یه خونه با مساحت بزرگ، سالن و چندین اتاق و یک باغچه. ما طبقه سوم بودیم و من طبقه همکف خوابیده بودم. مسافر بودن و... رفتم به سمت راه پله که برم بالا خونه خودمون؛ ناگهان صدای دخترشون رو از اتاقش شنیدم و صدای همهمه زنها رو داخل راه...
-
مکس و عطف و مکث
سهشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1397 01:32
بین دو برهه زمانی، بین دو تاریخچه عمده، بین دو شخصیت کلی، بین خودم سابق و خودم فردا که نمیدونم چه جوریه قرار دارم. این منو به ساکن ترین وضعیت بی سابقه در طول عمرم برده. انگار تو مکس یه مکث قرار دارم. بی بار و بی بهانه. توانا و مستعد اما بی حاصل و بی ثمر. سرد و خاموش اما زنده. مثه یه درخت که بعد از خواب زمستونی بهار رو...
-
کویر دست
سهشنبه 28 فروردینماه سال 1397 03:40
فک کنم سه یا چهار سال قبل بود. من و احسان روی صندلی پشت میز نشسته بودیم. غروب بود. نوری داشت از بلاگش حرف میزد (نوری بابای ماجکه ؛ ماجک دوست قدیمیمه ^_^ با قلم منحصر به فرد خودش). اشاره کرد به پست جدیدش ( اینجا ) و ازش شروع کرد به صحبت کردن. در مورد کویر بود. تا اون روز من هیچ وقت (دقیقا جاش همینجاس: با این همه ادعای...
-
خاصیت سرآغاز واسه من
یکشنبه 19 فروردینماه سال 1397 00:41
بهار که میشه، شکوفه ها رو که می بینم خعلی حال میکنم. زنبورای عسل دور گل ها میگردن ههه همچی فضا سرآغاز عاشقانگی هاس. تو زندگیم همیشه دنبال مترادف و متضاد نبوده م ولی چرا بعضی وختا متضاد هی انگشتشو تو چشمم میکنه! نمونه ش، بهار که میشه مرگ جلوم هفت تیر می کشه =)) این قطعه کوتاه رو از فیلم کلود اطلس (اطلس ابر) چیدم. ویژه...
-
اوووو فوووورتوووونا-وِ...لوووت لووونا-س.تاااااااتو واااریییاااابییلیییییس...
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1396 21:54
اوفورتونا، ولوت لونا، ستاتو واریابیلیس... خیلی تب دارم. نمیدونم این اوج تب هامه یا نه. شاید حالا که با «لو نیو»ی باخ همنوا شده رفعت پیدا کرده باشه. یادم نمیاد چقدر بد گفته م قبلن ها. اما اینک اگه بد نمیگم به اطاعت از کلامیه که به تو به سهراب یاد دادی: بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم. قبول. قبول دارم که دیده ام گاهی در...
-
رویای من
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1396 23:07
فیلکس مندلسون: شکوه خدا هماره در اوج باد. باخ هم اثری با همین عنوان داره. منم با باخ و مندلسون هم آوا میشم: « Ehre sei Gott in der Höhe خدایا شکوه تو هماره در اوج باد» و منو پایبند بایش این انس بدان. -- ازبین همه نوشته ها، تنها دوستدار آن ام که با خون خود نوشته باشند. با خون بنویس، تا بدانی که خون جان است....
-
واسه دوست عزیزم سالی گلی
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1396 15:58
آدم (گر چه حیوان هم همینطوره) هر برخوردی با هر موجودی میکنه در اولین گام سعی داره که اون موجود رو با دانش خودش جمع بزنه. برای اینکار، بسته به تازگی ویژگی های هر موجود، فرصتی برای شناساییش صرف میکنه. هر چقدر موجود عجیب تر باشه، وقت بیشتری براش صرف میکنه تا اونو بشناسه. خب این شناسایی به هیچ عنوان کامل از آب در نمیاد و...
-
فقط نایست
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1396 17:35
تا کی باس دور خودم بچرخم یا چه بهتره که بگم تا کی میتونم خودمو بچرخونم!
-
کاکتوسه
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1396 18:54
بدون شرح D:
-
«حتی یه سگ هم شرافت داره» گیوبو.
شنبه 28 مردادماه سال 1396 01:58
خب اینجا پایان زندگی گیوبو ایگو هستش. گرچه قهرمان شریف فوروهاوا شخصیتی داره که در طول تاریخ از لحظه معرفی، اونها رو در مسیر مرگ می بینیم! این فیلم رو حدودای سال 71-72 دیدم.خیلیا میگن عمر کوتاهه ولی واسه من این سالهای اوایل دهه 70 به قدری دووووره که بعید میدونم خاطراتش حتی تو خیال لانیاکیا جا بگیره :'( نه فقط گیوبو و...
-
هزار سال گذشت تا بفهمم و تن بدم!
جمعه 20 مردادماه سال 1396 00:12
It Was Inevitable یکی از بهترین سکانس های تاریخ سینما که با تمام وجود و همیشه ستایشش کرده م.
-
وهله بغض
یکشنبه 4 تیرماه سال 1396 23:39
کی میدونه که نوای درونش رو چطوری میتونه به دیگری منتقل کنه هههه! مگه این شدنیه عصن! بگذریم، نواهای باخ منو مست میکنه. به یاد حسین عزیزم، یاد روان لطیفش گرامی که آنچنان تو فیلمنامه سریال امام علی دمید که دکلمه هاشو به یه اثر هنری والا تبدیل کرد: مروان به معاویه: «یک پیاله شیر شتر حجاز مرا سیر نمیکند، مست میکند». آنچنان...
-
نوح
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1396 16:22
دیدی تو کم آوردی ههه ... بع.له خودمو کشتم ولی نمردم. رسما خودکشی کردم عما هنوز زنده م. طرف کم آورد =)) نتونست یا نخواس جون منو بگیره D: البته من حدس زدم که عزرائیل وخت نداشته یا روزه بوده حال نداشته بیاد جون یه سخت جون رو بگیره =))) بع.له رسما وصیت نامه نوشتم و اخرین دعاهامو هم کردم و گفتم آماده م ^_^ گرم باور کنی یا...
-
تسبیح سیاه و سفید
یکشنبه 14 خردادماه سال 1396 18:55
یه ماه دیگه چنین روزی، سالرزو درگذشت ماری کوریه. خب من نمیخوام از ماری تعریف کنم جای تعریف نداره، میدونی که؟ مرجع تقلید نداشت، امام اولش هم بلد نیس کیه عصن مسلمون که نبود هیچی ولایت نمیدونم چی چی قیه رو هم قبول نداشت کلا اعمالش رو بر باد رفته حساب کن بره باااووو امروز و یا یک ماه دیگه - فرقی نداره - یه خانمی مرد که...
-
مارکو پولو می تازد
یکشنبه 7 خردادماه سال 1396 05:19
من که هیچ جای قرآن پیدا نکردم که بجای 1 روز روزه نگرفتن باس 60 روز بجاش گرفت. علاوه بر این، قرآن میگه کسایی که طاقت روزه گرفتن ندارن فدیه بدن. این طاقت با توانایی و با قابلیت فرق داره! آخوند تعبیرش از طاقت همون تواناییه !_! بعد حدیث جعلی هم کم نیست در این مورد. جالبه که حکمش رو به حدیثی از امام رضا نسبت میدن! درحالی...
-
Yes, I do agree the fact that the problem has been always choice
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1396 18:16
مقصر منم. خودم. و نه هیچ کس دیگه ای. به هر نیتی، به هر دل و دماغی که داشته ام، انتخاب هامو کرده م و امروووووز به اینجا رسیده م. به همین نقطه ریز غیرقابل اندازه گیری و البته غیرقابل حذف از تاریخ بشریت و تاریخ خلقت. بله، انتخاب. انتخاب های من. همش به انتخاب هام و به انتخاب برمیگرده. وقتی میتونستم مسیر همگانی تعریف شده...
-
From the Heaven
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1396 12:51
اینا رو واسه تو گرفتم =)
-
D:
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1396 02:27
-
سبد هیچ
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1396 03:05
میدونی من همیشه خطای خودکشی رو سرزنش کرده م و مثلن صادق هدایت رو به همین دلیل مردود شمرده م. یادمه شیرین تو هم از بالای پشت بوم پرید تو حیاط، ولی هیچ وقت سرزنشش نکردم! وقتی تو ازش نقل قول کردی که «راحت شدم» از اون موقع تا حالا هر وقت به یاد شیرین میفتم سعی میکنم همدردی کنم باهاش. اون روزها، روزگار مثه پوست کرگدن سفت و...
-
سوتک باخ
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1396 18:26
بی هوس تو، فاتح دانشمندی درخت ها می شدم... ولی، من ناپرهیزگار هوس ماندم و تو پرهیزگار رقص تلمس. آه بر من! که ایمان چرخ عقب دوچرخه ها را برای حسادت برگزیدم. آی! ای نگارنده فصل! سرود ابطال نگارش ایستگاه در طنین قلب من، در کدامین دور به سبد ابتلای فصل خوانده خواهد شد.
-
خواب سبزینه
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1396 14:21
در پی هم.آهنگ.ی میگردم در حالی ک نمیدونم با چی باید هم.آهنگ بشم، و چطوری! امروز که نمیدونم چه روزیه، تو انبوهه ای از استیصال دارم تمام اعتقاداتمو به سخره میگیرم =( یاد خاطره سهراب (تو ژاپن) از پوست کندن پرتقال و گسستگی هاش میفتم... با تمام وجودم به حرفش ایمان دارم که دریچه خدا روشن نیست؛ و یوآن و گروهش که نت های روشن...
-
کوچه
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1396 03:22
بی تو...
-
Harmony
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1396 23:19
.Screen Shot of performing Tchaikovsky violin concerto, first movement, by Janine Jansen I love it It's replete of harmony All sounds are sound in harmony It makes me to be an inebriated one ?And hence, how kind of a man I would be if I don't exalt it یه بخش کوتاه:
-
ملامت
شنبه 26 فروردینماه سال 1396 00:28
از عزت تا ملامت، نمیدونم چقدر راهه اما، مسیرش سهل الوصوله. افسار خرتو با وسواس مضاعف محکم بپیچ به دور کمرت، چون رد سم این خر رو با طلائی ترین گنج، با لحظات نابازگشتنی، نقاشی میکنن. و اگه من جای تو باشم، میگم نه. هر چیزی به جز اونچه که شایسته تعظیم کهکشان ها باشه، نه خواهم گفت. ... و خر خود را پیش خواهم راند؛ دسامبر تا...
-
افسانه ترین
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1396 02:07
اگه نرسیده ام و اگه نمیرسم به خودم حق میدم که تو دورتر از اکتساب ایستاده ای شاید خودت سراب چیدنت رو شکل دادی شاید اوهام از تشریف اشرفیت متساعد میشد! که اگر چه «همیشه فاصله ای هست» بهرحال، زانوی قدس خاکی است در محضر این باطل ترین خیال =)
-
کمال
سهشنبه 6 مهرماه سال 1395 00:40
داشتم برای یک دوستی، از تو نقل قول می کردم،... نداشتم. عصن هم نداشتم. جات نشد و عصن هم جات نمیشد. پشتیبانی پنهان، بی لیاقتی منو ایگنور کرد تا پایبند به یادگاریش باشم اینقدر تو درخشیدی که کور راه و درد و درمون شدم در امتداد سی امین جاپای تو، همیشه زندگی رو با سی سنجیدم زندگی به قول تو یه غلط تایپی؛ شاید، انحرافی در...
-
نزول هدف در مسیر
جمعه 26 شهریورماه سال 1395 22:56
خوشبختی رو وقتی پیدا میکنید که خوشبختی ها شما رو پیدا کرده باشند. به همین ترتیب، نیک بختی و نگون بختی رو وقتی پیدا میکنید که از اونها شما رو پیدا کرده باشند. تا وقتی تقاضای درخت کنار جاده رو درک نکنی و برعکس تا وقتی هجرت رو از جاده کنار درخت به دوش نگذاری... تا وقتی از سر شاخه درخت توت کنار جاده نخوری و برعکس تا وقتی...
-
کریمینال ابیوس
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1395 14:47
هر چیزی رو به طور «نامناسب» استفاده کنی، حقیقت اینه که یه Criminal Abuse انجام دادی. حتما نباید از پوشش حیثیت یه نفر به زور عبور کنی تا کریمینال ابیوس رخ بده! همینکه از اختیارت نامناسب استفاده کنی کافیه که هبوط کنی. مطمئنا اختیار بخش هستی، از ابیوس آقایونی که این کار رو با دین کرده و میکنن، نخواهد گذشت و من نیز هم....
-
رومی یا زنگی خالص
جمعه 12 شهریورماه سال 1395 01:40
یهو به فکرم رسید که چطور موسی وقتی خدا تجلی میکنه نمی میره! باید بگیم چه قلب وسیعی داشته چقدر باز بوده چقدر صاف بوده که این بار رو تحمل میکنه یا اینکه باید بگیم چه دل سنگی ای داشته چقدر نالطیف بوده که این فشار روش اثر کاری نمیکنه!؟؟ حالا خواستم بگم این مصرع چقدر کشنده س، موسی بود بیهوش میشد یا نه، نمیدونم! ولی منو...