ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سمجم؟
شاید! ولی حتما ناچار هم هستم! و خب باهاش رودرو شدم ^__^
خسته هم هستم، و خیلی هم رفتم تو صورتش ^__^
تو نبودی و من با نبودنت گلاویز شدم ~__~
نباختم؛ واقعیت قانونی بود که تو رو با من نپذیرفت ~__~
چرا که تقسیم تو بر من خطایی نابخشودنی در منطق خشک ریاضی بود V__V
هیچ، همیشه برازنده من بود؛ کو آگاهی من؟
با یه سری چیزها باهاس کنار اومد به جای اینکه رودررو شد! اگرنه کمر آدمو خم می کنه!
با حرفت موافقم. دقیقا میشه صنعت ایگنوریسم ^__^
و با یه چیزایی باید روردرو شد! اگه ایگنورشون کنی زانوهات تو مردابشون فرو میرن!