ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خوشبختی رو وقتی پیدا میکنید که خوشبختی ها شما رو پیدا کرده باشند.
به همین ترتیب،
نیک بختی و نگون بختی رو وقتی پیدا میکنید که از اونها شما رو پیدا کرده باشند.
تا وقتی تقاضای درخت کنار جاده رو درک نکنی و برعکس تا وقتی هجرت رو از جاده کنار درخت به دوش نگذاری...
تا وقتی از سر شاخه درخت توت کنار جاده نخوری و برعکس تا وقتی فتح قله لیاقتت رو انتهای جاده کنار درخت توت تمنا نکنی...
و این داستان تعادل است.
اگرچه ما تعادل رو درک نکردیم، به درک!
اما سوال اساسی اینه که، تعادل رو بر چه چیزی برقرار کنیم؟
من اینطرف الاکلنگ و تو اونطرف الاکلنگ، فکر میکنیم که تعادل رو برقرار میکنیم، اما غافلیم که تعادل رو ما برقرار نمیکنیم بلکه ما قانون تعادل رو اجرا میکنیم! و تعادل الاکلنگ، روی پاشنه برقرار میشه.
حالا، تعادل بین «درخت توت» و «قله لیاقتم» رو بر چه چیزی برقرار کنم؟؟؟