ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
انا نحن نزلنا الذکر
ترجمه کردن که
ذکر = قرآن
نزلنا = فرستادیم یا نازل کردیم
از ذکر بگذریم فعلا، اینجا، اول نزلنا رو من بگم. نازل کردن، با فرستادن فرق داره اگه فرق نداشت که دو تا واژه نمیشدن! حتما هم خدا دلیلی داره که به جای فرستادن و یا ارسال کردن میگه نازل کردن! نازل کردن اینه که از رفعتی بالا به رفعتی پایین منتقل میشه. نکته همینجاس، که حالا که از رفعت بالا منتقل میشه، چرا محافظ میخواد؟ که میگه و انا له لحافظون. دنیای ما اصولی میخواد پایه هایی میخواد که تکیه گاهش باشن، به نظر من یکی از این تکیه گاه ها باید همین ذکر باشه. نه این ذکری که میشناسیما! چیزی منظورمه که تو این آیه میگه ذکر. و باید همون ذکری باشه که در جای دیگه میگه: الا به ذکر الله تطمئن القلوب.
آب رو میگه نازل کردیم. نمیگه فرستادیم. آب هم مثه ذکر. اون هم یک پایه هستی هستش.
اما اینکه چرا محافظ میخواد؟ شاید این استدلال هم وارد باشه: دنیای ما جریان تغییرات هستش. زندگی تغییرات هستش. تغییر در این دنیا حتمیه. اما نه برای تکیه گاه و پایه. پس محافظ میخواد! که از تغییرات مصون بمونه.
چیزایی که با "نازل شدن" ازشون صحبت میشه، جای تامل داره. اینها کلید اسراری باید باشن.
اسمم یادم رفت
معلوم نبود ینی؟
سلام.
ممنونم که به یاد بودین .
موفق باشین
مرسی.
سلاوم
خاهچز
"کامنت دونی" تو آپدیت کن، شکلک هاش رو فعال کن لطفا!
با این فیسش بیشترحال میکنم
آره دقیقا «چیزایی که با "نازل شدن" ازشون صحبت میشه، جای تامل داره. اینها کلید اسراری باید باشن.» قبلا هم یه بار تو وبلاگت صحبتش شد. فکر می کنم تو قسمتی که یه شعر از سهراب نوشته بودی، آره، "آب را گل نکنیم"، یادمه یه متن طولانی نوشتم، که همه شو بعدا با وبلاگت حذف کردی!
حالا این جالبه:
انا انزلناه فی لیله القدر...
اون چیزی که نازل شده، اینجا مجهوله!
هومممم مجهول اینجا اون چیزیه که نازل شده. عصن قران و دین وخدا و پیغمبرو امام و مذهب و همه چییییززززز مجهوله از بس که تحریف شده از بس که خرافات باهاش قات کردن